شکسته‌نفسی!

 
 

می‌گفت:

   هنگام نوجوانی دایی‌ام بمن می‌گفت: فلانی، من مطمئنم تو وقتی بزرگ بشی، یک چیزی میشی. یک آدم مهم.

   سالها گذشت و بزرگ شدم. نویسنده‌ای شدم و اسمی درکردم.

   در یک مهمانی همان دایی‌ام که حالا کتاب‌هایم را دیده بود و از شهرتم خبر داشت، رو کرد بمن و گفت: یادتان هست به شما گفتم بالاخره یک چیزی میشوید؟ نگفتم؟

   گفتم: نه دایی جان، ما هم هیچ پخی نشدیم.

   گفت: نه عزیزم، شما شکسته‌نفسی می‌فرمایید!

-------
 ("پخ" کلمه‌ای ترکی است و دوستان حتماً می‌دانند معنای آن چیست.)

۱۴ نظر:

ناشناس گفت...

شما هم خود را ملامت می کنید؟

ناشناس گفت...

شكسته نفسي مي فرماييد ! شده ايد!عجب!طنز بود يا ...؟!

fafa گفت...

ajab shekaste nafsi ham bodeh..hahahah

ناشناس گفت...

شکسته نفسی هم میتونه از حیله های نفس باشه و هم می تونه عدم رضایت از وضعیت فعلی واقعیتش اینجانه از تصویر سر در می آرم و نه از موضوع! استاد خودتان بفرمائید.

پانویس گفت...

ناشناس سوم عزیز،

اگر منظورت از "استاد"، پانویس است، لطفاً از این به بعد بنویس "استاد پانویس" تا دقیقاً مشخص، و خیالم راحت باشد!

دیگر اینکه توضیح دادن در مورد بعضی چیزها باعث تنبلی سلول‌های خاکستری‌ مغز عزیزتان و نیز از مزه افتادن آن مطلب می‌شود. لطفاً کمی به خود زحمت تأمل دهید.

سه دیگر آنکه از شما چه پنهان، من هم مثل شما هر چه فکر می‌کنم این نوشته چه ارتباطی با خودشناسی و "ملامت" دارد، هیچ نمی‌فهمم. (امیدوارم این اعتراف به شأن استادی‌ام خدشه‌ای وارد نکند!)

sogand گفت...

:)
جوابی که به ناشناس سوم دادید قشنگ هست

ناشناس گفت...

man ke har chi adame mohem didam niaze be komak dashte , donbale chizi nagardid

ناشناس گفت...

ای به چشم حتمااز این ببعد می نویسم *استاد پانویس*

مهشید گفت...

مردم از خنده "استاد"!!
@};-

رها گفت...

من هم هر چه فکر کردم رابطه این یادداشت را با عکسی که برایش انتخاب کرده‌اید، نفهمیدم!

fafa گفت...

vay in che dardi ast k ma ensan ha be an gereftarim, agha joon yani jenabe ostad panevis man be sololhaye khakestarim moraje kardam faghat o faghat fahmidam k cheghadr man dost daram ro zamin shena konam on ham ye vari..

ناشناس گفت...

shekaste nasi haman shekasteh bandi hast ...yani haman doganegi

ناشناس گفت...

agha ya khanomi ke farmoodid har chi adame mohem didid ehtiaj be komak darand...mishe bishtar tozih bedid...shekaste bandi mifarmaeed:)

ناشناس گفت...

و عجب عقلی می دزدیده این احمق از این نویسنده ی بی چاره
البته این نویسنده هم همچین دانا نبوده که!
یک اسیر نفسی بوده مثل آن پدر سوخته!!
هر دوتایشان اسیر نفس بوده اند
تف! تف!!

ارسال یک نظر

» ابتدا نظر یا مطلب خود را نوشته، سپس در قسمت "نظر به عنوان" گزینهٔ " نام/آدرس اینترنتی" را انتخاب کرده و نام خود (یا نامی مستعار) را بنویسید. سپس بر روی "ارسال نظر" کلیک کنید.

» لطفاً مرتبط با مطلب، نظرتان را بنویسید و اگر سئوال یا پیامی غیرمرتبط با این مطلب دارید، از طریق ایمیل یا صفحهٔ تماس ارسال کنید.