اینجا




   یکی از موضوعاتی که فرد در حال خودشناسی یا همان سالک درگیر آن می‌شود، معنی کردن مفاهیم دینی و اعتقادی قبلی‌اش، بزبان جدیدی است که خودشناسی به او یاد داده. فرد با نگاه تازه‌ای که به دنیا باز می‌کند، سعی در نو کردن تعریفش از جهان‌بینی کهنه‌اش می‌کند. که البته همیشه هم موفق نیست و به همین خاطر، خیلی‌ها وقتی نمی‌توانند مفاهیم را کنار هم بچینند، با خودشان درگیر می‌شوند و بقول خودشان "میان زمین و آسمان" گیر می‌کنند.

   در اینجا قصد ندارم بیشتر از همین اشاره کوتاه، به این موضوع بپردازم. چون حرف‌های زیادی هست و خیلی مفصل می‌شود. اگر دل و دماغی بود در جلسات آنلاین درباره آن بیشتر حرف می‌زنیم. فقط یک مطلب مرتبط با همین قضیه یادم می‌آید که بد نیست بگویم.

   چهار پنج سال پیش با محمدجعفر مصفا در روستایی بودم و فراغتی فراخ داشتم. مشتی کتاب هم در آنجا بود. عصر روزی، صحبت به موضوع قیامت و باطن جهان و بعضی از آیات قرآن که بهمین موضوع می‌پردازد، کشیده شد. یکی از کتاب‌ها را باز کرد و صفحه‌ای را نشانم داد و گفت اینجا را بخوان. کتابی بود از مرحوم طباطبایی صاحب تفسیر المیزان، بترجمهٔ همایون همتی(که معرف بروبچه‌های ادیان و عرفانی هستند!). اگر اشتباه نکنم، یا کتاب "رساله در توحید" بود یا "ولایت تکوینی".

   بهرحال آنچه در آن صفحه آمده بود، نقل بمضمونش این بود که جهان غیب (که می‌دانیم در مقابل یا کنار جهان شهادة است و این دو، دو اصلاح قرآنی‌اند،) همان باطن همین جهان است و جدای از آن یا پس از آن، نیست. یعنی این دو بر هم منطبق‌ند. و اگر کیفیت "الهم ارنی الاشیاء کما هی" در انسان تحقق پیدا کند، یعنی انسان از پندار و وهم "خود"، آزادی داشته باشد، حقیقت این جهان بر وی آشکار است.

   یادم هست وقتی این مطلب را در آن کتاب نشانم می‌داد، با چنان اشتیاق و لحن خاصی این را می‌گفت که گویی تأییدی‌ست بر لب و جان حرف‌هایش در آثارش.

۴ نظر:

پانویس گفت...

برای دوستانی که با عکس خواستن‌هایشان بنده را کچل فرمودند، بالاخره به سایت فیس‌بوک وارد شدم و پروفایلی ساختم. می توانند در آنجا عکس‌های بنده را رویت نمایند:

www.facebook.com/panevis


لطفاً رونما فراموش نشود!

البته شاید هم بجای رونما، نیاز به پرداخت کفاره شود!

سعیدی گفت...

قربان، سوای نوشته های خوب تصاویری که برای آنها انتخاب می کنید نیز بسیار تأمل برانگیزند. مثل همین تصویر. و ارتباطش با مطلبی که نوشته اید. کلی حرف می زند.

پیگیر مطالبتان هستم و جلسات شرح مثنوی را هم تا 46 گوش کرده ام.

خداوند خیرت دهد.

tabkom گفت...

سلام . آنچنانکه گفته اند مقولاتی از قبیل خود شناسی و خودسازی و .... برای این است که با عبور از محدودیتهای حسی به آن جهان دیگر وارد شد که تازه آنجا میتوان کار معنوی کرد و محصولی گرد آورد .
شاهکار لطیف طبیعت موجودی شد بنام انسان و این مادر دلسوز در این قله آخر در کنار فرزند خود که روی به آسمان دارد ایستاده و شاید از اینکه دیگر چیزی ندارد که به او بدهد در حسرت....

علي گفت...

سلام آقاي پانويس عزيز
عكستان را گذاشتيد ممنون اما شبهات ديگري نيز وجود دارد . پس لطفا موارد خواسته شده ذيل را اجابت نماييد :
1- شماره تلفنتون ( ترجيحا موبايل ) ؟
2- تخصص اصلي شما ؟
3- حقوق دريافتي ؟
4- خونه داريد ؟ ماشين داريد ؟
5- قد همچون سرو شما چند اينچ است ؟
6- متاهل هستيد يا مجرد ؟ ( اين بند خيلي مهمه )
7- علايق شما ؟
8- بنده سعادت زيارت روي همچون ماه شما را نداشتم اما مي شود توضيح دهيد كه آيا شما كچل هستيد يا مودار ؟
9- چه طوري با مصفا آشنا شديد ؟
10- چه طوري شديد عارف العارفين ؟
11- آيا تا حالا دماغتون رو عمل كرديد ؟
12- سوالات زياده و باور كنيد روم نميشه بگم و اگه عمري باقي بود خواهم پرسيد .
راستي موضوع اصلي در اين نوشتار ( اينجا) چي بود ؟ ...

ارسال یک نظر

» ابتدا نظر یا مطلب خود را نوشته، سپس در قسمت "نظر به عنوان" گزینهٔ " نام/آدرس اینترنتی" را انتخاب کرده و نام خود (یا نامی مستعار) را بنویسید. سپس بر روی "ارسال نظر" کلیک کنید.

» لطفاً مرتبط با مطلب، نظرتان را بنویسید و اگر سئوال یا پیامی غیرمرتبط با این مطلب دارید، از طریق ایمیل یا صفحهٔ تماس ارسال کنید.