ضرب المثل "اگر برای ما آب ندارد، برای شما که نان دارد" را شنیدهای؟ میگویند داستان آن برمیگردد به اینکه روزگاری کسی از چاهکنی خواست در باغش چاه حفر کند. چاهکن آمد و مشغول شد. چند روزی زمین را میکند اما به آب نمیرسید. هر غروب هم البته اجرت کارش را از صاحب باغ میگرفت. تا اینکه از نرسیدن به آب خسته شد و ناامید آمد پیش صاحب باغ و گفت: "فایده ندارد. این زمین آب ندارد". صاحب باغ هم پاسخ داد: "تو کارت را ادامه بده. اگر برای ما آب ندارد، برای شما که نان دارد!"
در جلسهٔ آنلاین دیروز صحبت پیش آمد و گفتم چون از برخی اتفاقات پشت صحنهٔ این جلسات مطلع هستم، میدانم که تابحال حداقل چهار ازدواج ثمر جلسات شرح مثنوی و آشنایی دوستانی که در آن شرکت میکنند بوده است. خلاصه آنکه اگر برای ما آب نداشته، برای بعضیها نان داشته است!
البته حالا مجردین عزیز فکر نکنند ترتیبدهندهٔ این آشناییها بنده یا احیاناً کرامات مولانا بودهاند و ریاشین(جمع ریش است!) مبارک بنده یا جناب مولانا را دخیل در این امور خیر بدانند. خیر، آن دوستان خودشان همت کرده بودند.
از خدا که پنهان نیست از شما هم چه پنهان که وقتی مدتی پیش داشتم صفحهٔ آمار سایت را نگاه میکردم دیدم عدهای با جستجوی عبارت "شوهر میخوام" در گوگل، این سایت را پیدا کردهاند و به خواندن آمدهاند! این است که باید عرض کنم جیب بنده پاکتر از گیس شماست. اینجا خیرات نمیکنیم! اگر هم خبری باشد از ناحیهٔ همت خود مجردین عزیز باید باشد. بقول معروف "کل اگر طبیب بودی، سر خود دوا نمودی." ما که فعلاً دم در طویله ایستادهایم به استخاره.
در جلسهٔ آنلاین دیروز صحبت پیش آمد و گفتم چون از برخی اتفاقات پشت صحنهٔ این جلسات مطلع هستم، میدانم که تابحال حداقل چهار ازدواج ثمر جلسات شرح مثنوی و آشنایی دوستانی که در آن شرکت میکنند بوده است. خلاصه آنکه اگر برای ما آب نداشته، برای بعضیها نان داشته است!
البته حالا مجردین عزیز فکر نکنند ترتیبدهندهٔ این آشناییها بنده یا احیاناً کرامات مولانا بودهاند و ریاشین(جمع ریش است!) مبارک بنده یا جناب مولانا را دخیل در این امور خیر بدانند. خیر، آن دوستان خودشان همت کرده بودند.
از خدا که پنهان نیست از شما هم چه پنهان که وقتی مدتی پیش داشتم صفحهٔ آمار سایت را نگاه میکردم دیدم عدهای با جستجوی عبارت "شوهر میخوام" در گوگل، این سایت را پیدا کردهاند و به خواندن آمدهاند! این است که باید عرض کنم جیب بنده پاکتر از گیس شماست. اینجا خیرات نمیکنیم! اگر هم خبری باشد از ناحیهٔ همت خود مجردین عزیز باید باشد. بقول معروف "کل اگر طبیب بودی، سر خود دوا نمودی." ما که فعلاً دم در طویله ایستادهایم به استخاره.
۱۱ نظر:
:))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))
آهااااای برف پارو میکنیم، آب حوض میکشیم، پیرزن خفه میکنیم، دختر شوهر میدهیم.......
اطلاعیه از طرف نانوایی بخت باز کنی :
از دوستانی که در طلب نان می باشند ، تقاضا می شود در اسرع وقت ، به صف وایستن .
لازم به ذکر است که در این جلسات از آب خبری نیست ، ولی مطمئن باشید بدون نان بر نمی گردید اگر شده 40 سال طول بکشه .
این نان به قیمت پرداخت مهریه ای معادل سال تولد عروس خانم ، طلا و جواهرات و خرید یک عالمه رخت و لباس و چادر چاقجور و هزینه عروسی و عروس کشون و دوماد کوشون و خلاصه هر چی لازم باشه ، تموم خواهد شد .از حالا گفته باشیم .
اونهایی که دور از حضور دم در طویله وایستادند به استخاره ، یکبار دیگه بخت خودشونو امتحان کنند . ضرری نداره .
تبصره :
نونهای فروخته شده ، تعویض و پس گرفته نخواهد شد و تصور کنید تا آخر عمر بیخ ریشتان خواهد ماند .
سالک به مانند آدم تشنه ای می ماند که دارد"چاه"می کند که به"آب" برسد .
و به هنگامی که به سفتی زمین می رسد
مقداری "آب" بر آن سفتی می ریزد تا که نرم شود و ادامه دهد
"آب"به مقدارکم و به هنگام بریزد ,نه زیاد بریزد که گندیده بکند وهم نشود که به "چاه" کندنش ادامه دهد .
توضیح :
"چاه"عمل خودشناسی کردن است .
"آب" بمنزله ی سواد و دانشی است که در باب خودشناسی مطالعه شده
مثل کتابها و دیگر شیوه های جمع آوری شده .
امیدوارم داستان دوال پا را شنیده باشید.
جانوری که به حکم خوی شیطان صفتی اش سر راه مردمان می ایستد و از عابران تمنای کمک می کند که به من بی نوا کمک کنید من قادر به راه رفتن نیستم مرا تا جایی برسانید . خلاصه همینکه دوال پا بر پشت قربانی سوار می شود با پاهای درازش دور تا دور بدن او حلقه می زند و شروع می کند به اورد (order)دادن و اگر فرد قربانی کاری را که او می خواهد انجام ندهد با حلقه فشاری پاهایش اون بیچاره را تا دم خفگی می برد .
یک راه چاره برای خلاصی از شرش دادن مشروبات الکلی به دوال پا است تا به این ترتیب نفهمد که چی به چی هست .
هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
خانوماصدقت دارن و رک و راست حرف دلشونو میگن اما آقایون تو در توی هزارلا زبونشون یه چیز میگه ورفتارشون چیز دیگه بقول معروف با دست پس میزنن و با پا پیش میکشن صبح تا شب و شب تا صبح حرف و حدیثشون خانوماست نمی دونیم قسم حضرت عباس را قبول کنیم یا دم خروس را
انشالله برای شما هم نان و هم آب بیاورد!
نازی و حمید!
فقط بگم که از خنده غش کردم ...
راستی این خندیدن میتونه دلیل چه باشه؟؟؟
نمیدونستم که جلسات مراد هم میده از حالا به بعد دیگه اصلا غیبت نمیکنم همیشه حاضر خواهم بود
ارسال یک نظر
» ابتدا نظر یا مطلب خود را نوشته، سپس در قسمت "نظر به عنوان" گزینهٔ " نام/آدرس اینترنتی" را انتخاب کرده و نام خود (یا نامی مستعار) را بنویسید. سپس بر روی "ارسال نظر" کلیک کنید.
» لطفاً مرتبط با مطلب، نظرتان را بنویسید و اگر سئوال یا پیامی غیرمرتبط با این مطلب دارید، از طریق ایمیل یا صفحهٔ تماس ارسال کنید.