به تناسب صحبتی که در جلسهٔ آنلاین دیروز پیش آمد، یکی از سکانسهای فیلم "پولها رو بردار و در رو" ساختهٔ ووی آلن را برای دوستان حاضر تعریف کردم و گفتم لمی عرفانی از آن میتوان گرفت. (بیچاره وودی آلن که روحش هم از این تفسیرهای عرفانی فیلمهایش خبر ندارد!) قبل از اینکه لم را بگویم سکانس مذکور را میتوانی تماشا کنی:
قبلاً در یادداشتی گفته بودم ما انسانهای هویت فکری در مواجهه با همدیگر نیاز به تأئید هویت هم داریم و لمی که میتوان در این رابطه بکار برد، زدن خود به کوچهٔ علیچپ است یعنی کدهایی را که میدهند را متوجه نمیشوی.(این لم را در این یادداشت توضیح دادهام).
در سکانس مذکور هم لمی مشابه وجود دارد اما عمیقتر. یادداشتی که وودی آلن نوشته است برای تهدید کارمند بانک، بقدری مورد تحلیل و موشکافی قرار میگیرد و این تحلیل بقدری کش پیدا میکند که اصل قضیهٔ بانک زدن لوث میشود، اهمیتش را از دست میدهد و اصلاً از یاد میرود.
فرض کن کسی بمن میگوید "احمق" یا هر "توهین" دیگری و ضربهای به هویت و شخصیتم (که میدانیم واقعی نیست و پنداری است) وارد میکند. ما در اینگونه موارد سریع پاسخ میدهیم. حتی اگر زود جواب طرف را ندهیم، در ذهنمان جوابش را میدهیم.
لم اینست که آن عبارت یا کلمهٔ (باصطلاح) توهینآمیز را بقدری پیش خودم تکرار کنم و کش بدهم تا اصل قضیهٔ "توهین" و برخوردن، برایم لوث شود. به اینصورت بتجربهٔ شخصی متوجه میشوم که آن کلمه و عبارت "توهینآمیر" چیزی جز لفظ و صوت نبوده است و غیرخردمندانه است که با شنیدن یک صوت، من دروناً برآشفته و ناراحت بشوم. چطور وقتی صدای بهم خوردن در اتاق را میشنوم به من برنمیخورد؟!
۷ نظر:
با سلام و عرض ادب و احترام
مرتضی میگه:
چششششششم!!!
سمعا وطاعتهم.
آقای پانویس سلام. متاسفانه من در جلسه این هفته نتوانستم بیایم . به صفحه جلسه مراجعه می کنم فایلهای صوتی را نگذاشته اید. همان قبلیها هستند. در آرشیو نیز پیدا نکردم. لطفا راهنمایی کنید.
تشکر.
مهشید خانم،
فایلها بزودی هم در صفحهٔ مخصوص آن جلسه و هم در صفحهٔ آرشیو قرار خواهند گرفت. چند روزی دندان بجگر بگیرید.
در صفحهٔ جلسات هم نوشتهایم که: "فایلهای صوتی هر جلسه، چند روز بعد از برگزاری آن، در صفحهٔ مخصوص آن جلسه و نیز در صفحهٔ آرشیو کلی قرار داده میشوند."
اگر یک کلمه توهین آمیز باشه با این لم که گفتید میشه لوثش کرد .ولی وقتی به صورت یک مجموعه از جمله های نیشدار و کنایه ای باشه کدام لم را به کار ببریم؟
این سکانس را طوری دیگر نیز میشود دید. جریان ما انسانهایی است که پای سخنان مولانا میشینیم و آنقدر خودمان را مشغول جزییات میکنیم که اصله قضیه را یادمان میرود. صرف خواندن یا گوش کردن نه تنها انسان رها نمیشود بلکه بیشتر و بیشتر در گردابه نفس فرو میرود.
سلام
جناب پانویس من کسی را میسشناسم که از بهم خوردن در اتاق هم بهش بر می خورد.
زمانی کسی به یک راهب فحش داد.راهب جواب نداد.شخص باز هم فحش داد.راهب گفت تمام شد؟شخص گفت نه.و دوباره یک دل سیر فحض داد.و گفت حالا تمام شد.
راهب گفت اگر لباسی ،غذایی، یا هدیه ای برای من میاوردی و من نمی پذیرفتم هدیه برای که بود؟ شخص گفت برای خودم.راهب گفت دوست عزیزم،هدیه ات را نپذیرفتم،برای خودت و رفت.
سلام
آقا احسان از مطلبی که 4 سال پیش نوشتی و من الانه خوندمش خوشمان آمد :)
ارسال یک نظر
» ابتدا نظر یا مطلب خود را نوشته، سپس در قسمت "نظر به عنوان" گزینهٔ " نام/آدرس اینترنتی" را انتخاب کرده و نام خود (یا نامی مستعار) را بنویسید. سپس بر روی "ارسال نظر" کلیک کنید.
» لطفاً مرتبط با مطلب، نظرتان را بنویسید و اگر سئوال یا پیامی غیرمرتبط با این مطلب دارید، از طریق ایمیل یا صفحهٔ تماس ارسال کنید.