فکر نمی‌کنم تفاوتی باشد بین اینکه من دنبال زندگینامه و احوال شخصی مولانا و حافظ یا فلان "عارف" باشم با اینکه پیگیر قیمت بیمهٔ عضو مربوطهٔ خانم لوپز باشم. celebrity مورد تحسین من برد پیت و آنجلینا جولی و بیل گیتس باشد، یا شمس تبریزی و حافظ و مولوی. در هر دو صورت من یک ماهیت را دارم و به یک اندازه سطحی و پوچ هستم.
همچنین تا وقتی حرف و شعر "عارفانه"ای که از دیگری می‌خوانم و سر تکان می‌دهم و تحسین می‌کنم با وجود روانی‌ام منطبق نباشد، چه، بقول جعفر، با سوز و آواز بخوانم (و احیاناً کنسرتی هم بدهم) که "ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت / با من راهنشین بادهٔ مستانه زدند" و چه بخوانم (و احیاناً تکانی هم بدهم) که "ترشی خوبه یا لیته / البته لیته لیته"، دروناً تفاوتی نمی‌کنم.
همچنین تا وقتی حرف و شعر "عارفانه"ای که از دیگری می‌خوانم و سر تکان می‌دهم و تحسین می‌کنم با وجود روانی‌ام منطبق نباشد، چه، بقول جعفر، با سوز و آواز بخوانم (و احیاناً کنسرتی هم بدهم) که "ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت / با من راهنشین بادهٔ مستانه زدند" و چه بخوانم (و احیاناً تکانی هم بدهم) که "ترشی خوبه یا لیته / البته لیته لیته"، دروناً تفاوتی نمی‌کنم.
پستها
۸ نظر:
بنابرین همه اعمال و گفتار و افکار برآمده از این من توهمی و برساخته هیچ پایه و اساسی ندارد، یا اول باید به خودآگاهی رسید یا معذرت میخواهم تا اطلاع ثانوی باید درش را .... گرفت. اینجاست که باید پرسید با این شرایط آیا تضارب آرا به واقع راه به جایی میبرد ؟
خدا آخر و عاقبت ما را با این دلگرمی‌های ولرمی که آقای پانویس میدهد به خیر کند!!
با سلام و عرض ادب و احترام
مرتضی میگه:
جناب پانویس اگر فقط دنبال زندگی نامه آنها برویم سخن شما متین وصحیح که البته آنهم شخص سالم به دنبال سخصی سالم است مثلا افرَاد این جمع کاری با سای بابا ندارند ولی اگر دو روز شمارا نبینند دلتنگ می شوند چنانکه بزرگان گفته اند:
یعرف المرئ(و)بالجلیسه
یعنی اگر خواسی انسانی را بشناسی ببین با چه کسی نشست و برخاست میکند.
ولی اگر بخواهیم سر سالم به مقصد هستی ببریم تفاوت می کند وشدیدا با شما مخالف هستم وفقط به این دو بیتی از مولوی که بسیار گویا و بلیغ است بسنده
می کنم: رباعی شماره ۱۸۱۵
تا در طلب گوهر کانی کانی
تا در هوس لقمهٔ نانی نانی
این نکتهٔ رمز اگر بدانی دانی
هر چیزی که در جستن آنی آنی
اما قسمت دوم سخن شما:
اصولا انسانهای(عرفانی کار)هر چیزی را با درون خود می سنجند وبه آن عمل میکنند بقول معروف :
علیک بقلبک
یعنی برای هر کار به قلب خود رجوع کن
ولی در غیر این صورت همان است که شما می گویید.
اگر نه چنین است بنده روشن کنید.
سکوت شما دلیل بر صحت است.!!
همین!!!
تفاوت درونی که اصلا ندارند اما یک تفاوت فیزیولوژیکی و فیزیکی دارند وقتی اشعار حافظ و مولانا را میخوانیم و سر را تکان میدهیم بالاجبار سلولهای خاکستری نیز تکانی میخورند و سر و روئی از گردو غبار بیعاری و بیکاری می شویند اما اون یکیها بالعکس ابتدا سلولهای مغزی را تخدیر و خواب میکنند بعد سایر اعضاء و جوارح را می جنبانند درحالیکه کیفیت روانی هر دو یکی است و در جایگاه اجتماعی خودمان برو بیائی داریم و همدیگر را به دلمردگی و جلف بازی متهم میکنیم ارزش هایمان را به رخ هم میکشیم و الا آخراما اگر میشد حالتهای روانی را زیر تیغ جراحی برد میدیدیم که همه مثل همیم فقط بالاپوشمان فرق می کند
آقای پانویس ما داشتیم کلی با خودمون حال میکردیم که به جای برد پیت جویای اشعار مولانا و شمس هستیم ولی شما چرت ما را پاره کردی...
با سلام و عرض ادب و احترام
مرتضی میگه:
نیست زر غبا وظیفه پانویس
سخت مستسقیست جان این جلیس
مر خدا را رحم کن بر مرتضی
وا رهانا نفس او را از بلیس
همین!!!
... همینطورهم وقتی من میخوام خودمو تخدیر کنم فرقی نمی کنه با مواد مخدر باشه یا با کتاب خوندن یا با نمازخوندن و دعا کردن.
فرقی نمی کنه تو دیسکو خودمو گم کنم یا تو مجلس روضه و مداحی یا ....
میتونم با اسباب بازیه دین آروم بگیرم یا اسباب بازیهای دیگه مشغول بشم مثل تماشای مسابقات ورزشی ، درگیر شدن در مسائل سیاسی ، درس و دانشگاه و هنر و ...
بستگی به این داره که در چه محیطی بزرگ شده باشم و زندگی می کنم و بستگی داره زور تبلیغاتی کدوم مخدر بیشتر باشه، من به همون طرف کشیده می شم....
خلاصه اینجوریه. ما اینیم دیگه ...
برداشت من از کل صحبتهاتون اینه:
انسان یا دچار نفس و منیت است یا توانسته خودش را از شر نفس خلاص کند، اگر تونسته باشه از بند نفس رهایی پیدا کنه که در یک آرامش حقیقی و کیفیت عشق زندگی میکنه و تمام مشکلاتش(مشکلات روانی) حل میشه
و اگر از بازی نفس خلاصی نیافته مهم نیست که چی کار میکنه، هر حرکتی که میکنه پوچ و بی معنیه و در جهت ارضای نفس
یعنی یه حالت صفر و یک
لطف میکنید بگید که آیا برداشت من درست بوده یا نه؟
به حسین، در کل درست است.
ارسال یک نظر
» ابتدا نظر یا مطلب خود را نوشته، سپس در قسمت "نظر به عنوان" گزینهٔ " نام/آدرس اینترنتی" را انتخاب کرده و نام خود (یا نامی مستعار) را بنویسید. سپس بر روی "ارسال نظر" کلیک کنید.
» لطفاً مرتبط با مطلب، نظرتان را بنویسید و اگر سئوال یا پیامی غیرمرتبط با این مطلب دارید، از طریق ایمیل یا صفحهٔ تماس ارسال کنید.