وحدت




.: دانلود مستقیم فایل صوتی :.


  این صحبت شانزده دقیقه‌ای دربارهٔ دو سئوالی است که در پادکست "غازچرونی" مطرح شده. یک لم هم برای تمرین درک وحدت در آن توضیح داده شده که به یاد شبی است تابستانی که در دره‌ای از کوه‌های درکهٔ تهران، زیر درخت‌های گردو و مهتاب پرنور همراه با محمدجعفر مصفا و دوستان دیگر، هنگام گفتگویی این لم را تمرین کردیم. نور مهتاب بر تن کوه پاشیده شده بود و ماه بر سر درخت‌ها قایم‌باشک بازی می‌کرد.

انفرادی



   دوستی دارم که اهل کرهٔ شمالی است. دربارهٔ زندان انفرادی و اینکه چقدر گذراندن آن دشوار است صحبت می‌کند. موضوعی که این روز‌ها زیاد از آن می‌خوانیم و می‌شنویم. من هم شنیده‌ام گفته‌اند که هر روز زندان انفرادی را باید معادل ده روز برای متهم (یا مجرم) محسوب کنند.

 "لکن نباید اینطور باشد"! یعنی قاعدتاً انسان نباید از تنها بودن دچار سختی شود. اما خوب، انسان متاسفانه اینطور شده که برایش سخت است خودش را تحمل کند، با خودش باشد. حتماً باید بوسیلهٔ ارتباط – از هر نوعش، ارتباط با انسان‌ها، با کتاب و مجله و اینترنت، و از همه بیشتر با فکر و خیال) – خودش را مشغول و غافل نگه دارد. و الا اگر آدمی از خزینه و کان قند سکوت درونی‌اش تغذیه می‌شد، دیگر نیازی به این مواد مخدر نداشت. اما متاسفانه واقعیت اینست که اینطور نیست.

 آنچه در ادامه می‌خواهم بگویم دربارهٔ مرگ است و ارتباط آن با زندان انفرادی. و ابتدا این را بگویم که به این دلیل ساده که هیچکس تا امروز از «آن دنیا» برنگشته، نمی‌توانیم دربارهٔ آن به قطع و یقین صحبت کنیم. بقول آن نیشابوری:

پایان‌نامه



رفتی و نمی‌شوی فراموش...






جان جمله علم‌ها



برای دیدن و شنیدن گزیده ابیات فوق، روی تصویر کلیک کنید.

   این هم تصویر و ترجمه و تفسیر داستانی که در جلسهٔ امشب خواهیم خواند، از زبان جلال‌الدین عزیز. آقا عجیب سه‌تاری می‌زند!

باز باران




.: دانلود مستقیم فایل صوتی :.

   این شهر هنوز بارانی‌ست.