سه خواهرون
ژانویهٔ امسال به Blue Mountains رفته بودم و بخاطر مهآلودی شدید هوا از طبیعت و کوه و درهاش چیزی دیده نمیشد. در یک ماههٔ اخیر بعد از رصد کردن روزی آفتابی بالاخره همین یکشنبه شکار شد و دوباره Blue Mountains ملاقات گردید.
مرگ و زندگی
یک سالی میگذرد از درگذشت پدربزرگم. آدم وقتی مرگ دیگر انسانها را میبیند، معمولاً با گذاشتن یک برچسب "او مرد" قضیه را براحتی حل میکند. "مرد"! و خلاص! این نگاه از روی اعتقاد است. حالا کسی اعتقاد دارد که وقتی کسی میمیرد به "آن دنیا" میرود و کسی اعتقاد دارد او نیست میشود و تمام، و کسی اعتقاد به تناسخ، و اعتقادهای دیگر. بهرحال همهٔ این اعتقادها یک کاربرد اساسی دارند و آن اینکه با یک برچسب عقیدتی، قضیه را "حل" میکنند! اما وقتی کسی که با او از نزدیک، بسیار نزدیک، زندگی کردهای، میمیرد، قضیه فرق میکند.
دیپاوالی
جشن دیپاوالی یا همان دیوالی را هندوها هر ساله حوالی اکتبر و نوامبر برگزار میکنند. جشنوارهایست پنج روزه که در حقیقت پیشدرآمدی بر سال نوی هندوهاست. ارزش این جشن برای آنها مانند کریسمس برای مسیحیان است.
عادت، ذهن و زندگی
شناخت عادتهایی که ذهن به آنها خو کرده و توجه به آنها در طول(و عرض!) زندگی، انسان را از یکنواختی و کهنهگی بطور ناخودآگاه خارج میکند. چنین نگاه، مشاهده و توجهی میتواند انسان را در کیفیتی ورای ذهن قرار دهد.
واقعه
مدیتیشن برای تحقق یافتن، نیازی به زمان و مکان خیلی خاص ندارد. حتی هنگام رانندگی هم میتوان این مشاهده را انجام داد.
پارسال در ایامی تعطیل به منطقهای به نام Hunter Valley رفتیم حدود دویست سیصد کیلومتری شمال سیدنی. این منطقه آنطور که میگویند مرکز اصلی شرابسازی استرالیاست. با مزارع بزرگ انگور، انواع انگور. و البته کارخانههای بزرگ شرابسازی.
Hunter Valley مسیر زیبایی دارد. طبیعتی بکر با کوههای سبز مانند کوههای شمال ایران و دشتهای وسیع و خرم با رودخانههایی جاری در آنها. خوشبختانه جادهاش هم آن روز خیلی خلوت بود و راننده از بابت کنترل ماشین نگرانی نداشت. لذا فرصت را مغتنم برای مراقبه دید.
مناظر زیبایی که روبرویش بود مانند تابلوها و عکسهای زیبای طبیعت چشمنوازی میکرد. پخش ماشین هم روشن بود: