داستان این هفته حکایت کسیست که در حالیکه خوشبختی و احساس رضایت از خودش را میتواند درون خودش داشته باشد و دارد، در امور بیرونی زندگی آن را جستجو میکند. مرد بغدادی که برای یافتن گنج، به مصر راهی شد و ماجرایی که برایش پیش آمد.
در حاشیه عرض کنم که بعضیها فکر میکنند وقتی در خودشناسی گفته میشود خوشبختی درون انسان است، یعنی امور مادی و رفاهی زندگی را نیز بوسیلهٔ خودشناسی میتوان تأمین کرد! این البته خواب و خیال است. انسان در مورد امور مادی زندگیاش باید برود دنبالش و کسبشان کند. و در عین حال متوجه باشد که کسب رفاه مادی را موجب خوشبختی نداند. اینها دو مقولهٔ جدا هستند. داشتن رفاه مادی(مسکن، خوراک، پوشاک، ماشین ...) برای تأمین راحتی جسم انسان است و لازم نیز هست. و چه خوب است که انسان استقلال مادی نیز داشته باشد.
نکته اینجاست که احساس خوشبختی و رضایت در زندگی را به داشتن و نیز میزان رفاه مادی و داراییها وابسته نکنیم. همین. اینکه فکر میکنیم «اگر من فلان چیز را داشتم، احساس خوشبختی و رضایت میداشتم»، فکر اشتباهیست.
چکیدهنویسی جلسهٔ ششم، داستان مرد بغدادی، را در ادامه میخوانیم.