۱. جناب تبکم جلسات اول تا دهم شرح مثنوی را خلاصهنویسی کردهاند، با دقت، بسیار موجز، با ذکر دقیقههای فایلهای صوتی و نیز همراه با فهرست موضوعی(که امیدوارم به آن قانع نگردیم!).
دوستان تازههمراهشده لابد نمیدانند که قبلاً جلسات اول تا سیزدهم توسط خانم سوگند، و جلسات ۸٠ تا ۱۵٠ توسط جناب تبکم خلاصهنویسی شده و همهٔ آنها را در انتهای صفحهٔ جلسه ۱۵۶ میتوانید دریافت کنید.
همچنین خلاصهنویسیهای مبسوط و مفیدی که آقا داود از جلسات ۳۹ تا ۴۸ تهیه کرده بودند و قبلاً در این وبلاگ منتشر شدهاند را بصورت یکجا میتوانید دریافت کنید:
توصیهٔ همیشگی بنده گوش دادن به هر جلسه بصورت کامل است. خلاصهها برای کسانی مفید است که قبلاً جلسات را گوش دادهاند و الآن محض یادآوری و تذکر بخویش آنها را میخواهند مرور کنند.
۲. در بخش مقاله سایت محمدجعفر مصفا خلاصهبرداریئی از لمهای مطرح شده در دو کتاب "انسان در اسارت فکر" و "رابطه" (تالیف وی) بصورت تصویر آمده است. این کتابچه را چند سال پیش آقای مصفا به بنده دادند و گفت که خانمی آن را تهیه کرده. آن را مطالعه کردم و برای کسانیکه قبلاً آثار ایشان را خواندهاند و از قبل با مطالب خودشناسی آشنایی دارند، مفید یافتم.
آقا داود این خلاصهبرداری را زحمت کشیده و با دقت تایپ کردهاند. میتوانید از این لینک آن را دریافت کنید:
اگر دوستان هر گونه خلاصهبرداری یا نتنویسیئی تهیه کردهاند، میتوانند ارسال کنند تا در اختیار همه بگذاریم.
اما با یک موضوع جالبی در این خلاصهبرداری مواجه شدهایم. در صفحهٔ 9 شماره 59، خانم نویسنده اینطور نوشته است:
حالا هر کس بتواند این معضل را حل کند که "یخچال" این وسط چکاره است و منظور خلاصهبردار چه بوده، بنده ساعتم را به وی خواهم داد و یک کارت صد آفرین همراه با سوت و تشویق تقدیمش خواهد شد!
شاید یک روش رمزگشایی آن باشد که بدنبال ذکر "یخچال" در کتابهای "انسان در اسارت فکر" و "رابطه" بگردیم. اگر در آنها نباشد، احتمالاً از بداهیات خانم خلاصهبردار باید باشد.
۳. یادآوری همیشگی: این وبلاگ و نوشتههایش و پادکستهایش و خلاصه همهچیزش اکثراً در ادامهٔ مباحث و صحبتهای جلسات آنلاین شرح مثنوی است. به هر کس که از وسط راه همراه شده، قویاً، اکیداً و شدیداً توصیه میشود جلسات شرح مثنوی را از ابتدا و بطور دقیق گوش دهد و با آنها پیش بیاید. آن جلسات طوری تنظیم شدهاند که اگر کسی هیچ چیز از خودشناسی نداند، بوسیلهٔ داستانهای مثنوی شرح شده، در باغ میآید و اصل مطلب را میگیرد. در غیر اینصورت هر آنچه را در این وبلاگ و پادکستها میخواند و میشنود، نه تنها ممکن است برایش مفید نباشد، بلکه به کجفهمی نیز بیافتد.
قبلاً نیز گفتهام که بنده نمیتوانم تمام مطالبی که در آن جلسات گفتهام را دوباره در اینجا تکرار کنم. هم بلحاظ محذوریت رعایت همراهان و هم ملولیت ایشان و خودم از تکرار. اگرچه با این وجود، کم هم تکرار نکردهایم! بنابراین از دوستانی که جلسات شرح مثنوی را گوش نکردهاند، میخواهم – بقول دوستمان - بخاطر خودشان آنها را گوش دهند. از بنده گفتن بود، برای چندمین بار. امیدوارم بنده هم رفته رفته به "حسرت فهم درست" نیفتم!
موضوعی در حاشیهٔ این مطلب بگویم. البته میخواستم در یادداشتی جداگانه بگویم اما دیگر پیشخورش میکنیم، اشکالی ندارد. یکی از آفتهای سلوک یا در مسیر خودشناسی بودن اینست که فرد فکر میکند اگر با کسی که مطالب و محتوای خودشناسی عرضه میکند در ارتباط باشد، دارد خودشناسی میکند و راه درستی میرود. مثلاً حسن فکر میکند اگر با جلال(که فردی آگاه و مجرب است) در تماس باشد، صرف این ارتباط کافی است برای خودشناسی. این یک اشتباه بزرگ است. هشدار!
حسن بخوبی میداند که جلال به حیلههای نفس آشناست. در عین حال حسن میداند خودش مملو از حیلهها و حقههاست. پس خودش را بنوعی در تماس با جلال قرار میدهد تا از او تأیید ضمنی بر "شخصیت" و هویتش بگیرد. جلال، بدلایل زیادی، نمیتواند به حسن گوشزد کند که دچار چه گرفتاریهای درونیئی است. لذا همینکه جلال چیزی به حسن نمیگوید و حسن هم خودش را در تماس با جلال میداند، و میبیند که جلال چیزی به او نمیگوید، حسن"خود"ش را تأیید شده فرض میکند!
بنابراین حواسمان باشد که در ارتباط بودن با کسی که آگاهیئی دارد، دلیل بر تأیید شدن نیست. روشنتر از این نمیتوانم بیان کنم. اگر هوشیار باشی، مطلب را گرفتهای. اگر هم مثل من خنگ هستی، که دوباره و چندباره بخوان.
۴. چند پرسش پاسخ اخیراً در سایت آقای مصفا منتشر شده که به دوستان توصیه میکنم به آنها سری بزنند. بزودی چند پرسش پاسخ و مطالب دیگر هم روی سایت ایشان قرار خواهد گرفت.
۵. دوستان را دعوت میکنم به خواندن مطالب جالبی که جناب بنانی در سایتشان نوشتهاند.
۶. همچنین، بقول انگلیسیها last but not least، حواسمان باشد با مطالب خودشناسی و عرفان، خودمان را اشباع نکنیم. شاید دو ساعت استخر و شنا بسیار مفیدتر بحال من باشد تا نشستن و مطالب پانویس را خواندن.