بهار جان



   اینجا در سیدنی اوایل پاییز است و قاعدتاً باید رو به سردی برویم. اما هوا بهاری و دلپذیر است و طبیعت سرسبز. طبیعت در عین لطافت و زیبایی‌اش جلوه‌های "هولناکی" هم برای ما انسان‌ها دارد. وقایعی همچون بهار، شکوفه‌ها و گل کردن درخت‌ها، جوانه زدن سبزه‌ها، نسیم‌های لطیف بهاری و خرمی دشت‌ها در کنار پدیده‌هایی همچون زلزله، سیل، سونامی و طوفان همه از جلوه‌های طبیعتند. وقتی آنها را در ارتباط با خودمان(انسان) می‌سنجیم، آنوقت است که "خوشایند" و "ناگوار" می‌بینیم‌شان. 

   اگر خارج از دید محدود انسانی بتوانیم این مجموعه را درک کنیم، دنیایی دیگر برویمان باز می‌شود. اما بهرحال چه کنیم که انسانیم و محدود. حال اگر همین محدودیت‌مان را بتوانیم درک کنیم، گویی نقبی بناگهان زده می‌شود از این محدود بودن به نامحدودی! 

   آنچه روشن است زایش دائمی و رشد و حرکت درونی پدیده‌هاست. در پاییز و زمستان هم این رشد و حرکت درونی وجود دارد. چرا که زمینه‌ساز بهارند. بهار جلوه و ظهور آن حرکت درونی طبیعت است که در پاییز و زمستان هم هست. 

   ما انسان‌ها نیز جزئی از همین مجموعه‌ایم. بلحاظ درونی هم اگر خودمان را به ذات هستی، به حرکت جوهری، به حقیقت بسپاریم، بهار جان و خرمی درونی را درک می‌کنیم. این بهار باطنی لزوماً در بهار طبیعت ممکن است اتفاق نیافتد. همچنین، همانگونه که پاییز و زمستان آبستن بهارند، قبض و گرفتگی نیز باردار بسط و گشادگی است. شرط، از سر ربوه نظر کردن در دمشق است. 

   آنچه مسلم است در درون هم نسیم‌هایی می‌وزد که اگر انسان آن‌ها را رصد کند و بوسیلهٔ توجه به احوالش در کمینشان باشد، این نسیم‌ها را حس می‌کند و به هنگام و موقعش خود را عریان خواهد کرد و در جریان وزش آنها قرار خواهد داد. 

گفت پیغمبر که نفحتهای حق
اندرین ایام می‌آرد سبق

گوش هش دارید این اوقات را
در ربایید این چنین نفحات را

گفت پیغمبر ز سرمای بهار
تن مپوشانید یاران زینهار

زانک با جان شما آن می‌کند
کان بهاران با درختان می‌کند

لیک بگریزید از سرد خزان
کان کند کو کرد با باغ و رزان

راویان این را به ظاهر برده‌اند
هم بر آن صورت قناعت کرده‌اند

بی‌خبر بودند از جان آن گروه
کوه را دیده ندیده کان بکوه

آن خزان نزد خدا نفس و هواست
عقل و جان عین بهارست و بقاست

   بهار جان اسیر زمان و مناسبت نیست. چون از جنس زمان و ذهن نیست. ایام و مناسبات اجتماعی به انسان شادکامی حقیقی نمی‌دهد. بلکه انسانی که جانش بهاری است، به ایام و روابط و روز‌ها برکت و سرزندگی می‌دهد. 

دلتان بهاری و خودتان مبارک باشید! 

بفرمایید هندونه!