«ذهن ما رفتار کسانی که ما باعث آزار ما هستند را آهستهتر از آنچه واقعیت دارد، میبیند.» این نکتهٔ ساده و جالبیست در مورد نحوهٔ برخورد ذهن با عوامل خطر. البته قاعدتاً تمام موجودات اینطور باید باشند که حرکات آنچه تهدیدشان میکند را با جزئیات دقیقتری میبینند و زیر نظر میگیرند. و چنان است که گویی زمان در مورد آن عامل خطر، کش میآید.
یکی از تجربیات جالب برای کسانیکه خودشناسی میکنند، کش آمدن زمان است. مثلاً واقعه یا پدیدهای، مانند پرواز یک پرنده، را آدم میبیند و روی دوربینش فیلمش را ضبط میکند. بعد، در زمانی دیگر همان فیلم را میبیند. آدم تعجب میکند که چرا سرعت پرواز پرنده وقتی در آسمان دیدش خیلی کندتر از زمانی است که روی دوربین ضبط شده.
این موضوع دلیل دارد. و دلیل آن مشاهدهٔ تمام وقت ذهن و فعالیتهای آن است. بدلیل اینکه فرد دائماً در حال تماشای عملکرد ذهن است، حرکات ذهن گویی کش میآیند و زمان معنی دیگری برایش پیدا میکند.
اما چه میشود که فرد شور و شوق پیدا میکند و به مشاهدهٔ (و نه کنترل) فعالیتهای ذهن میپردازد؟ دلیل آن ساده است و البته بسیار مفید. انسان در طی خودشناسی به این موضوع پیمیبرد که اصلیترین دشمن احساس خوشبختیاش، «خود»ش است، عملکرد ذهنش. بیان حدیثیاش: «اعدا عدوک نفسک.» یعنی اصلیترین دشمن تو خودت هستی.
خوب، وقتی واقعاً انسان این موضوع را ببیند، (نه اینکه از کسی بپذیرد)، و عمیقاً خودش متوجه شود که چطور فکر مخل ارتباط او با زندگی، زیبایی و خوشبختی است، آنوقت نسبت به حرکات و فعالیتهای ذهن در لحظه به لحظهٔ فعالیتهایش آگاه و مشاهدهگر میشود. نسبت به ذهن بسیار حساس و هوشیار میشود.
کشدار شدن لحظهها نیز از تبعات و پیآمدهای این جریان است.