نسیم باد صبا دوشم آگهی آورد
که روز محنت و غم رو به کوتهی آورد
همی رویم به شیراز با عنایت بخت
زهی رفیق که بختم به همرهی آورد
دوستان گروه «خمر کهن» برنامهٔ سفر بهاریئی را تنظیم کردهاند تا در اردیبهشت امسال، یعنی حدود یک ماه و نیم دیگر، سفری به شیراز داشته باشیم. جناب تبکم و آقا مصطفی در حال برنامهریزی، رزرو هتل و تهیهٔ امکانات سفر هستند تا بامید خدا سفری خوش برای دوستان مهیا شود.
شیراز را، خب، اکثر ما دیدهایم و گشتهایم. اما دور هم بودن و همراهی در طول سفر و گل گفتن و گل شنیدن است که میتواند بیش از دیدنیهای شیراز و بیش از فکر به رسیدن به مقصد، دلنشین و دلپذیر باشد. سفرهای سالهای گذشتهٔ گروه «خمر کهن» تاییدکنندهٔ عرض بنده است. سفر کاشان، اصفهان، نائین، گرگان، گنبد کاووس، بندر ترکمن، و نیز سفر پارسال به خرمآباد لرستان مسافرتهای دلچسبی بودهاند که دور هم بودنشان بیش از دیدار شهرها اهمیت داشت.
شبهای زیبایی که بعد از گردش روزانه، در هتل جهانگردی کاشان، خانهٔ احسان، با آن فضای فوقالعاده اثیریاش به چای خوردن و شعر خواندن و صحبت میگذراندیم، یا در مهمانسرای ایرانگردی اصفهان مثنوی میخواندیم و بعد نبیل میآمد و دیر وقت برایمان دف میزد و همسایههای هتل را زابهرا میکردیم!، دورهمیهای شبانهٔ چایخانهٔ نهارخوران گرگان، و سفر آخر گروه به لرستان با آن شبهای تا دیر وقت نشستنها، همه یادآور سفرهای خوش گروه است.
که روز محنت و غم رو به کوتهی آورد
همی رویم به شیراز با عنایت بخت
زهی رفیق که بختم به همرهی آورد
دوستان گروه «خمر کهن» برنامهٔ سفر بهاریئی را تنظیم کردهاند تا در اردیبهشت امسال، یعنی حدود یک ماه و نیم دیگر، سفری به شیراز داشته باشیم. جناب تبکم و آقا مصطفی در حال برنامهریزی، رزرو هتل و تهیهٔ امکانات سفر هستند تا بامید خدا سفری خوش برای دوستان مهیا شود.
شیراز را، خب، اکثر ما دیدهایم و گشتهایم. اما دور هم بودن و همراهی در طول سفر و گل گفتن و گل شنیدن است که میتواند بیش از دیدنیهای شیراز و بیش از فکر به رسیدن به مقصد، دلنشین و دلپذیر باشد. سفرهای سالهای گذشتهٔ گروه «خمر کهن» تاییدکنندهٔ عرض بنده است. سفر کاشان، اصفهان، نائین، گرگان، گنبد کاووس، بندر ترکمن، و نیز سفر پارسال به خرمآباد لرستان مسافرتهای دلچسبی بودهاند که دور هم بودنشان بیش از دیدار شهرها اهمیت داشت.
شبهای زیبایی که بعد از گردش روزانه، در هتل جهانگردی کاشان، خانهٔ احسان، با آن فضای فوقالعاده اثیریاش به چای خوردن و شعر خواندن و صحبت میگذراندیم، یا در مهمانسرای ایرانگردی اصفهان مثنوی میخواندیم و بعد نبیل میآمد و دیر وقت برایمان دف میزد و همسایههای هتل را زابهرا میکردیم!، دورهمیهای شبانهٔ چایخانهٔ نهارخوران گرگان، و سفر آخر گروه به لرستان با آن شبهای تا دیر وقت نشستنها، همه یادآور سفرهای خوش گروه است.